نوشته شده در تاریخ 95/5/18 ساعت 5:45 ع توسط ali
روزی ملا غازی بریان کرده بود,و برای فرماندار پیشکش می برد.
درمیان راه گرسنگی بر او چیره شد.پس یک ران غاز را کند و خورد.
چون به نزد فرماندار باریافت,غاز را پیشکش کرد. فرماندار نگاهی به آن
انداخت و دید که غاز یک پا دارد.باشگفتی از ملا پرسید: یک پای دیگر این غاز چه شده است؟
ملا پاسخ داد :غاز های شهر ما همه یک پا دارند.اگر باور نمیکنید به غاز هائی نگاه کنید
که در کنار استخر شما ایستاده اند.
فرماندار از پنجره نگاه کرد و دید که غاز ها روی یک پا ایستاده به خواب رفته اند .
در همین هنگام چن تن از گماشتگان او ترکه به دست فرا رسیدند تا غاز ها را به لانه شان ببرند.
پس روی به ملا کرد و گفت:چرا دروغ میگوئی؟نگاه کن غاز ها همه دو پاه دارند.
ملا گفت:اگر ترکه ای که آن ها خوردند شما میخوردید بجای دو پاه چهار پا پیدا میکردید